اصطلاح get into sth معانی مختلف زیادی چه مستقیم و چه غیر مستقیم داره اما سه تا از معانی اون تو گفتگوهای روزمره بیشتر شنیده میشن:
- get into sth یا be into sth:
نزدیک ترین معادل فارسی برای این اصطلاح اینه: "اهل چیزی بودن" ، "پایه ی چیزی بودن" اما اگه بخوام دقیق تر معنیش کنم باید بگم که یعنی "به چیزی علاقمند بودن یا به چیزی تمایل یا گرایش داشتن"
مثال:
I ain't into smoke
" اهل دود و دم نیستم"
- get into sth یا be into sth:
نزدیک ترین معادل فارسی برای این اصطلاح اینه: "اهل چیزی بودن" ، "پایه ی چیزی بودن" اما اگه بخوام دقیق تر معنیش کنم باید بگم که یعنی "به چیزی علاقمند بودن یا به چیزی تمایل یا گرایش داشتن"
مثال:
I ain't into smoke
" اهل دود و دم نیستم"
- ۰ نظر
- ۰۹ آذر ۹۴ ، ۲۳:۲۳
- ۱۵۷۷ نمایش