گسترده خوانی و نقش آن در یادگیری زبان انگلیسی
در این نوشته با یکی دیگر از استراتژیهای یادگیری زبان آشنا میشوید که در بلندمدت تسلط شما را به زبان انگلیسی بیشتر میکند. همانطور که میدانید، زندگی کردن در یک کشور انگلیسیزبان، بهترین و سریعترین راه برای یادگیری زبان انگلیسی است. اما شما به همراه خیلیهای دیگر فرصت این را ندارید که برای یادگیری زبان انگلیسی به کشوری انگلیسیزبان سفر کنید و در آن زندگی کنید. از طرف دیگر، زبان انگلیسی هنوز آنقدر در ایران جا نیفتاده است که به شبکهی گستردهای از افرادی که در حال یادگیری زبان انگلیسی هستند، مرتبط شوید و با آنها مکالمه داشته باشید.
امروز میخواهیم مقداری فضا را عوض کنیم و در رابطه با روش دیگری بنویسم که به آن گسترده خوانی (extensive reading) میگویند. البته گسترده خوانی تنها درک مطلب مهارت خواندن شما را بهتر نمیکند. بلکه معتقد هستیم که این استراتژی، مکالمهی شما را نیز تقویت میکند.
گسترده خوانی چیست؟
گسترده خوانی دقیقاً چیست؟ گسترده خوانی (یا آزاد خوانی، یا خواندن برای لذت بردن) با قطب مخالف آن، یعنی فشرده خوانی (intensive reading) خیلی متفاوت است. فشرده خوانی بدینصورت است که بهعنوانمثال یک قسمت از کتاب، مجله، یا وبسایتی را انتخاب میکنید و شروع به خواندن آن میکنید و مطالب جدید زیادی در آن میبینید. مثلاً اصطلاحات و فرازهای زیادی را مشاهده میکنید که هیچ معنی خاصی برای شما ندارند و آنها را قبلاً ندیدهاید. در این وضعیت معمولاً چه میکنید؟ اگر بخواهید که با این متن، زبان انگلیسی خود را تقویت کنید، بهدقت آن را مطالعه میکنید. سعی میکنید که معنی تمام لغات و اصطلاحات را از دیکشنری استخراجکنید و آنها را حفظ کنید. احتمالاً لیستی از لغاتی که نمیدانید را تهیه میکنید تا در مواقع لازم، آنها را تمرین کنید. خلاصه ممکن است که چند روزی درگیر همین قسمت از متن باشید که به این روش فشرده خوانی میگویند. فشرده خوانی برای یادگیری زبان انگلیسی خوب است ولی ما آن را توصیه نمیکنیم.
چیزی که ما بیشتر آن را توصیه میکنیم گسترده خوانی است که تفاوت بسیار زیادی با فشرده خوانی دارد. در گسترده خوانی با سه جنبهی مختلف سروکار داریم که رعایت کردن این جنبهها برای یادگیری هرچه بهتر زبان انگلیسی بسیار اهمیت دارد.
۱- منابع ساده و روان
اولین موضوع مهم در گسترده خوانی این است که بایستی از منابعی استفاده کنید که ساده و در سطح خودتان باشد.برای یادگیری مؤثر، بایستی چیزی بین نود تا نودوپنج درصد مطلب را کاملاً بدانید و تنها پنج تا ده درصد آن برایتان جدید باشد. این موضوع هم در رابطه با لغات و اصطلاحات صدق میکند، هم در رابطه با گرامر و ساختار. بهطور خلاصه این تقسیمبندی (۹۰-۹۵ درصد مطالبی که میدانید، ۵-۱۰ درصد مطالب جدید) به خاطر این موضوع تعیین میشود تا فرایند یادگیری تا جایی که امکان دارد بهصورت ناخودآگاه صورت بگیرد. زیرا اگر بیش از نود درصد مطالب را بدانید، ذهن شما این امکان را دارد که آن ده درصد باقیمانده را حدس بزند و ناخودآگاه یاد بگیرد.
۲- منابع جذاب
منابعی که قصد دارید بخوانید، علاوه بر اینکه بایستی ساده باشند، برای شما بایستی جذاب نیز باشند. یعنی اینکه برای شما پرمعنی باشد. بایستی آنقدر برای شما جذاب باشد که بهطور کامل درگیر آن شوید و خودتان را در آن گم کنید.
۳- خواندن بسیار زیاد
درنهایت بایستی خیلی زیاد بخوانید. برای همین است که اسم این استراتژی، گسترده خوانی است.
منافع گسترده خوانی
اگر منابع ساده و روان که موردعلاقهی خودتان است را به دست بیاورید و آنها را در برنامهی آموزشی خود قرار دهید، منافع زیادی به دستتان میآید. اولازهمه مهارت خواندن و درک مطلب شما بهشدت افزایش پیدا میکند که این مهارت بسیار میتواند در آزمونهایی مانند تافل یا آیلتس به شما کمک کند. اما اصلیترین منفعت گسترده خوانی، پیشرفت مهارت خواندن شما نیست بلکه تقویت مکالمه زبان انگلیسی است. اما این موضوع چگونه ممکن است؟
وقتیکه در حال خواندن مطالب جذاب هستید، اینقدر غرق در موضوع میشوید که اصلاً یادتان میرود که در حال خواندن به زبان انگلیسی هستید. اینقدر جذب مطلب میشوید که آگاهی خود را از اینکه در حال خواندن هستید از دست میدهید. فقط شمایید و مطلب و قصهی موردنظر که در حال تجزیهوتحلیل آن در ذهن خود هستید. هنگامیکه شما در حال انجام این کار هستید، ناخودآگاه شما در حال جمعآوری و یادگیری زبان انگلیسی است. یعنی تمامی گرامر و لغات و اصطلاحات جدید در ذهن شما تجزیهوتحلیل میشود و ثبت میگردد. اگر این کار برای مدت طولانی و در یک فضای آرام و بهدوراز استرس و فشار صورت بگیرد؛ تأثیر بسیار زیادی بر مکالمهی شما میگذارد. زیرا وقتیکه میخواهید مکالمه داشته باشید، میتوانید از این الگوهای جدیدی که در معرضشان بودهاید، بهراحتی استفاده کنید. یعنی این الگوها، بهطور طبیعی از زبان شما جاری میشود. بدون آنکه نیاز باشد فکر کنید.
گسترده خوانی را چطور پیادهسازی کنیم؟
اگر میخواهید گسترده خوانی واقعاً در بهبود مهارتهای زبانی شما نقش داشته باشد، بایستی آن را بهدرستی پیادهسازی نمایید.
طبیعتاً اولین کاری که بایستی انجام دهید، پیدا کردن کتاب مناسب است. چگونه میتوان فهمید که کتابی در سطح مناسب شما قرار دارد؟ قبل از اینکه به این سؤال پاسخ دهیم، بهتر است که سه دسته کتابی که معمولاً با آنها سروکار دارید را معرفی کنیم.
۱- کتابهای داستان و رمان معمولی
اولین دسته از کتابها، داستانها و رمانهای معمولی هستند که معمولاً برای بزرگسالان نوشتهشدهاند. این دسته از کتابها معمولاً برای زبانآموزان سخت هستند. مگر اینکه سطحشان خیلی بالا باشد.
۲- کتابهای کودکان و نوجوانان
دستهی دوم، کتابها و داستانهایی است که برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است. یعنی افرادی که در سنین ۸ تا ۱۴ سالگی قرار دارند. این کتابها تا حد زیادی برای همین رنج سنی درجهبندیشدهاند. یعنی از بابت پیچیدگی جملات و لغات و اصطلاحات بهکاررفته، نسبت به کتابهای معمولی سادهتر هستند. بنابراین این کتابها ساده هستند اما بااینوجود میتوانند به همان اندازهی کتابهای معمولی، حتی برای بزرگسالان نیز جذاب باشند. بنابراین زیاد نگران این موضوع نباشید که این کتابها در رنج سنی شما نیستند.
۳- کتابهای درجهبندیشده
کتابهای درجهبندیشده، کتابهایی هستند که مخصوصاً برای گسترده خوانی، و جهت کمک به زبانآموزان، نوشته شده است. کتابهای درجهبندیشده از سطوح پایینتر تا بالاتر وجود دارد که زبانآموز متناسب با سطح خود میتواند از آن استفاده کند. در این کتابها بر اساس سطحی که مشخص شده است، تمامی لغتهای سخت و جملات پیچیده سادهسازی شدهاند تا خواننده بتواند بهراحتی آنها را بخواند.
دستهبندی بالا، یک دستهبندی کلی برای کتابهایی بود که میتوانستید از آن برای گسترده خوانی استفاده کنید. حال به این سؤال برمیگردیم که چه کتابی برای شما مناسب است؟
قاعدهی ۵ انگشت
برای انتخاب یک کتاب مناسب، ابتدا یک عنوان مناسب را انتخاب میکنید که نظر شما را جلب میکند. یک صفحه بهطور اتفاقی از صفحات آن کتاب را باز میکنید. آن صفحه را میخواهید. اگر بهطور متوسط در هر خط، یک کلمه وجود داشته باشد که معنی آن را نمیدانید، آن کتاب برای شما خیلی سخت است. اگر بهطور متوسط در هر دو خط یک کلمهی سخت وجود داشته باشد، باز این کتاب برای شما مناسب نیست. اما اگر بهطور متوسط هر پنجخط یک کلمهی جدید داشته باشد، آن کتاب برای شما مناسب است. بنابراین بهطورکلی تقسیمبندی کتابها بهصورت زیر میشود:
سخت: در هر چهار خط یک یا بیش از یک کلمهی سخت
مناسب: یک کلمهی سخت در پنج الی ده خط
بسیار ساده: تنها یک کلمهی سخت در بیشتر از ده خط
بنابراین برای اینکه بهخوبی این قاعدهیادتان بماند ما اسم آن را قاعدهی ۵ انگشت قراردادیم. یعنی بهطور متوسط در هر پنجخط تنها یک کلمهی سخت و جدید.
چگونه کتاب بخوانم؟
وقتی کتاب مناسب و موردعلاقهی خود را یافتید، مرحلهی بعدی که بسیار مهمتر است، خواندن کتاب است! یکی از مهمترین نکاتی که میتوانم در این رابطه به شما بگویم این است که تا جایی که امکان دارد از دیکشنری استفاده نکنید. مهمترین نکتهی گسترده خوانی این است که لغات و اصطلاحات جدید را در قالب آن یاد بگیرید. وقتی در پنجخط تنها یک کلمه را بلد نباشید، بهراحتی میتوانید آن را حدس بزنید. بنابراین در هنگام خواندن کتابی که انتخاب کردهاید، هر جا به لغت جدیدی رسیدید بهراحتی از آن عبور کنید. ذهن شما خودبهخود معنی خاصی به آن میدهد. اگر بهطور روزانه این کار را ادامه دهید، احتمالاً این لغت را جایی دیگر نیز میبینید و دوباره ذهن شما معنی دیگری به آن اختصاص میدهد. این معانی هر بار قوی و قویتر میشوند تا اینکه شما آن لغت را یاد میگیرید.
نکتهی مهم بعدی این است که جملات را در ذهن خود ترجمه نکنید. این بسیار مهم است که خود زبان انگلیسی را بفهمید. اگر جملات را ترجمه کنید به همین زودیها نمیتوانید در مکالمهی زبان انگلیسی مهارت پیدا کنید. همچنین از کارهایی مثل درست کردن لیست لغت، استفاده از جعبه لایتنر، یا کارهای غیرمنطقی مثل کدینگ لغات!!! هم پرهیز کنید. شما بایستی کاملاً آرام باشید و لذت ببرید. اینگونه میتوانید اصلاً زبان انگلیسی را فراموش کرده و کاملاً در کتاب غرق شوید و از مطالب بهرهمند شوید.
نکتهی نهایی این است که این کار بایستی بهصورت ممتد و روزانه انجام شود تا تأثیرات خود را نشان دهد. اگر بتوانید روزی نیم ساعت به مطالعه اختصاص دهید بسیار عالی است. بدینصورت سرانهی مطالعهی شما نیز افزایش مییابد. کتاب بهترین دوست دوران زندگی است. پس میتوانیم دوباره با کتاب برای یادگیری زبان انگلیسی دوست شویم. برای اینکه انگیزه ای برای شروع به خواندن کتابها به صورت روزانه پیدا کنید پیشنهاد میکنم حتما نوشتهی زنجیره را نشکن را مطالعه کنید.
منبع: zabanshenas.com